پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۸۸ - ۱۶:۴۶
۰ نفر

دوچرخه: آثار خبرنگاران نوجوان دوچرخه و یادداشت نفیسه مجیدی‌زاده، مسئول بخش آثار خبرنگاران نوجوان، درباره آنها.

این بازی‌های رایانه‌ای

بازی‌های رایانه‌ای یکی از سرگرمی‌های کودکان، نوجوانان و جوانان در عصر امروز است. این بازی‌های مهیج، کودکان و نوجوانان را ساعت‌ها در مقابل صفحه نمایشگر میخکوب می کند و به نوعی ما را از دنیای واقعیات به عالم تخیلات فرو می‌برد. از آنجایی که در این بازی‌ها کنترل در دست خودمان است، سرگرم شدن با اینها هم می‌تو‌اند برایمان لذت‌بخش باشد. ولی در این میان سؤالی پیش می‌آید:

آیا ما نوجوان‌ها واقعاً از آسیب‌ها و مزایای این بازی‌ها با خبر هستیم یا خیر؟

ساعت 10:20 صبح، یکی از کافی‌نت‌های تهران

همه چشم‌ها میخکوب صفحه نمایشگر مقابلشان است. هر کسی یک نوع بازی را انتخاب کرده. یکی ماشین‌سواری، اون یکی جنگی، یکی دیگه فوتبال و... آن‌‌قدر تو بحربازی رفتن که جرأت نداری بروی تو و سؤال بپرسی. بعد از گذشت نیم ساعت بالاخره یکی می‌آید بیرون. اسمش شهاب و 11 ساله. می‌گوید: «کار هر روز منه و یه جورایی بهش عادت کردم.» می‌گویم: «حالا برات فایده‌ای هم داره»؟ «همین که سرگرمم می‌کنه کافیه.» این را می‌گوید و دوباره به کافی‌نت برمی‌گردد.

عکس : محمود اعتمادی

ساعت 17:00، پارک نزدیک محل

با تعدادی از نوجوان‌ها دور هم جمع شدیم تا کمی در باره آسیب‌های بازی‌های رایانه‌ای بحث کنیم. اول از همه سؤال کردم اهل بازی رایانه‌ای هستین یا نه؟ پاسخ 4 نفر مثبت و 2 نفر منفی بود. خواسته یا ناخواسته بازی‌های رایانه‌ای هم مثل خیلی دیگه از پدیده‌های عصر فناوری و اطلاعات به زندگی‌هایمان راه پیدا کرده. من نمی‌گویم بازی رایانه‌ای بد است اما خوب استفاده بی‌رویه از آن می‌تواند آسیب‌های زیادی را به ما وارد کند. حالا از شما می‌خواهم چند تا از این آسیب‌ها را نام ببرید.

مهتای 14 ساله گفت: «حس پرخاشگری رو در ما ایجاد و تقویت می‌کنه.»

ملیکا که از همه کوچک‌تر بود گفت: «می‌تونه تأثیرات منفی‌ای رو در روابط خانوادگی ایجاد کنه.»

و ایما ادامه داد: «باعث افت تحصیلی هم می‌شه.» گفتم: «کاملاً درسته. علاوه بر اون صدماتی از قبیل صدمات بینایی و اسکلتی و چاقی رو هم ایجاد می‌کنه. حالا چی کار کنیم تا از این خطرات جلوگیری بشه؟» مونا گفت: «خوب تموم اینها دست خودمونه. اگه یه برنامه‌ریزی درست و حسابی برای استفاده از این بازی‌ها داشته باشیم هرگز خطری رو به دنبال نداره.» ایما هم در ادامه گفت: «مثلاً بیایم و استفاده از این بازی‌ها رو هر 2 روز یک بار و اون هم به مدت 1 ساعت کنیم.» همه با این طرح موافقت کردن. در همین موقع بود که آسوده بعد از مدتی سکوت گفت: «یعنی این بازی‌ها به هیچ وجه نمی‌تونن مفید باشن؟» مونا در جواب به این سؤال گفت: «چرا نمی‌تونن؟ من چند روز پیش در یکی از سایت‌ها خوندم که به عقیده برخی پزشکان بازی‌های رایانه‌ای نیاز به مسکّن در کودکان رو کم می‌کنن.» و ملیکا هم گفت: «تازه براساس تحقیقات جدید، در زمینه تکلم و حرف‌زدن به کودکان کمک می‌کنه و به نوعی کودکان سریع‌تر شروع به حرف زدن می‌کنن.»

گفتم:« درسته. پس این بازی‌ها هم می‌تونن مفید و هم مضر باشن.» اما چه‌قدر خوب می‌شد که در سال‌های آینده شاهد پیشرفت کشورمان در این زمینه باشیم و شاهد باشیم که از ورود بازی‌های غیرمجاز و مخرب به داخل کشور جلوگیری شود. گزارش امروز به پایان رسید و ما فهمیدیم که با یک برنامه‌ریزی دقیق و منظم می‌توانیم فرهنگ استفاده صحیح از این بازی‌ها را بیاموزیم.

یاسمن مجیدی، از تهران

آسیب‌ها و مزایای بازی‌های رایانه‌ای و شدت علاقه نوجوانان به این بازی‌ها، بحث علمی روان‌شناسی و جامعه‌شناسی است . در گزارش شما  بخشی از بحث‌های علمی که از زبان خود شما و یا نوجوانان بیان می‌شود، نیاز به تحلیل‌ها و ارائه راهکارهای کوچکی دارد که در گفت‌وگو با کارشناسان می‌تواند مطرح شود. و یا بهتر است منبع بخشی از بحث‌های علمی که به عنوان گزارشگر مطرح می‌کنید، مشخص باشد. تا آنجا که می توانید  برای گزارش‌نویسی از زبان محاوره استفاده نکنید. این زبان فقط در موارد خاص مورد استفاده قرار می‌گیرد و یا حداکثر نقل قول‌ها می‌تواند به زبان محاوره باشد.

مسجدی به رنگ کبود

از درکه وارد می‌شوی بوی خوش گل‌ها به مشامت می‌رسد، چند قدم که برداری چشمانت جذب مسجد و مناره‌های آن می‌شود . اینجا مسجد کبود است. حیاط این مسجد پر از طاق‌های گنبدی شکل است و اگر به خارج مسجد نگاه کنی هیچ رنگ کبود و کاشی‌کاری نمی‌بینی. گفته می‌شود این مسجد به علت زلزله مهیب سال 1193 به کلی ویران شد و از مسجد به جز سردر و چند جرز پایه چیزی به جای نماند. این بنای تاریخی از آثار ارزشمند دوره قراقویونلوها است و به دستور جهانشاه که شهر تبریز را پایتخت خود قرار داده بود ساخته شد. بنای اصلی مسجد کبود (که به آن عمارت مظفریه نیز می‌گویند) همراه مجموعه‌ای از ساختمان‌ها از جمله مدرسه، حمام، کتابخانه و... ساخته شده بود که الان اثری از آنها برجای نمانده است. شهرت ویژه مسجد کبود به علت کاشی‌کاری معرق، تلفیق آجر و کاشی و اجرای نقش‌های پرکار است که باعث زیبایی سطوح داخلی و خارجی بنا بوده و با توجه به این عظمت فوق‌العاده، لقب فیروز اسلام به آن داده شده بود.
مسجد کبود دارای دو مناره باریک و بلند در انتهای شرق و غرب ضلع شمالی نیز بوده است و از دو قسمت شبستان بزرگ و کوچک تشکیل شده که شبستان کوچک در حکم مقبره سلطنتی در نظر گرفته شده بود و با سنگ مرمر که آیات قرآن به صورت برجسته روی آن نوشته شده است پوشیده شده بود.

عکس: سدرا محمدی از بوکان

در قسمت بالای پشت در ورودی یک بیت شعر فارسی نوشته شده است: کردار بیار و گرد گفتار مگرد/ چون کرده شود، کار بگوید که که کرد.

کاشی‌های سقف همگی با آب طلا تزیین شده و به احتمال زیاد کف مسجد نیز مرمری بوده است. در زیر دیوارها هم سوراخ‌های گنبدی شکلی وجود دارد که گفته می‌شود جا کفشی بوده است.

آرامگاه جهانشاه و همسرش در انتهای شبستان کوچک در داخل سرداب است.

طبق گفته راهنما قدمت مسجد به 950 سال می‌رسد.

سدرا محمدی از بوکان

کوتاه‌نویسی از مهارت‌های روزنامه‌نگاری است که در گزارش شما رعایت شده اما به عنوان یک گزارش از محل، بهتر است اطلاعات بیشتری در اختیار خواننده قرار گیرد مثل اینکه هنوز در این مسجد نماز خوانده می‌شود یا فقط یک بنای تاریخی است.

نگارش مطالب باید گونه‌ای باشد که افعال گذشته و حال خواننده را به اشتباه نیندازد. در جایی از گزارش، به مناره‌های بلند اشاره شده اما افعالی که به کار برده شده خواننده را سرگردان می‌کند که الان این دو مناره وجود دارد یا خراب شده است.

در مورد شبستان کوچک این اشتباه با توضیح آرامگاه جهانشاه و همسرش رفع می‌شود.

قصه عهد عتیق

«شما اهل روزنامه و مجله خواندن هستید یا نه؟ این چه سوالی است، خب معلوم است شما یک نوجوان کتاب‌خوان هستید. منظورم این بود که چه‌قدر به دنیای مطبوعات و روزنامه‌نگاری علاقمند هستید؟ آخر بعضی از بچه‌ها هستند که سرشان درد می‌کند برای این جور حرف‌ها.

مثلا روزنامه‌های مختلف را می‌شناسند، مجله‌هایی را که می‌خرند، آرشیو می‌کنند، قسمت‌های مورد علاقه خود را از روزنامه‌ها و مجله‌ها جدا می‌کنند و در یک دفتر مخصوص می‌چسبانند و کارهایی مثل این.»

این، بخشی از مقدمه کتاب «قصه روزنامجات عهد بوق» است و شما اگر از این گروه هستید، این کتاب، خوراک شماست!

سیدعلی کاشفی خوانساری در این کتاب شنیدنی‌های تاریخ مطبوعات را برای گروه سنی نوجوان به رشته تحریر درآورده است.

در ادامه مقدمه این کتاب آمده است: «می‌خواهیم از تاریخ مطبوعات کشورمان صحبت کنیم. نه! مطمئن باشید اهل بحث های سیاسی نیستم. می‌خواهیم بدانیم اولین روزنامه‌ها چه نام داشته‌اند؟ اولین مجله مذهبی کجا منتشر شده است؟ اولین مجله ورزشی چه سالی منتشر شد؟ اولین مجله سینمایی چطور؟ روزنامه‌ها از چه موقعی عکس‌دار و مصور شدند؟ چه موقعی رنگی شدند؟ زمان پدربزرگ روزنامه‌ها را چند می‌فروختند؟ زمان نوجوانی پدر چطور؟»

این کتاب در 20 فصل کوتاه به تاریخ مطبوعات ایران پرداخته است.

«وقتی که سزار و ناصرخسرو روزنامه‌نگار بودند»، «بالاخره اولین روزنامه ایران»، «وقتی اسم روزنامه‌ها عوض شد»، «روزنامه‌ بچه‌های مدرسه تبریز»، «اولین روزنامه خصوصی»، «مجله دانش‌آموزان ارمنی»، «شاه و جنگ با روزنامه‌نگاران»، «پادشاه سیزده ساله» و «نوجوانان و چند نشریه دیگر» بخشی از عناوین فصل های مختلف  این کتاب هستند.

کد خبر 94244

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز